شب هفتم محرم ( طفل شش ماهه ) | آوای محبت
پادکست ” شب هفتم محرم ( طفل شش ماهه ) ”
سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (علیهالسّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعهای آب برایش بخواه. امام (علیهالسّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ای مردم! شما پیروان و خانوادهام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له میزند! پس جرعهای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد.
در نقل دیگر سید بن طاووس میگوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛ طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».
حضرت زینب (سلاماللهعلیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیر گلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند میبیند».
آوای محبت