روز عاشورا ( مقتل الحسین علیه السلام ) | آوای محبت
پادکست ” روز عاشورا ( مقتل الحسین علیه السلام ) ”
امام حسین (علیهالسّلام) آنقدر جنگید تا آنکه پیکر پاکش دهها زخم برداشت (دربارهٔ تعداد زخمهای پیکر پاک حضرت سیدالشهدا (علیهالسّلام)، در جلد دوم این کتاب، در فصل «عاشورا در آینهٔ آمار و ارقام» بررسی خواهد شد.) و در حالیکه از نبرد، ناتوان شده بود، ایستاد تا اندکی بیاساید. در همان حال که ایستاده بود، سنگی آمد و بر پیشانی او خورد و خون از پیشانیاش جاری گشت. گوشه جامه را برگرفت تا با آن، خون از پیشانیاش پاک کند که تیر سه شعبه (بر خلاف تصور عمومی، گویا مقصود از «تیر سه شعبه»، تیری است که سه طرف آن تیز و برنده باشد، نه آنکه دارای سه شاخه باشد.) زهرآگینی آمد و در قلب حضرت جای گرفت. امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله. آنگاه سر به آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا، تو میدانی که اینان کسی را میکشند که در روی زمین، جز او پسر پیغمبری نیست. سپس تیر را گرفت و از پشت بیرون کشید. خون، همچون ناودان جاری شد.[۱۷۶][۱۷۷] دست خود را روی زخم گذاشت، چون پر از خون شد، به طرف آسمان پاشید، حتی یک قطره هم برنگشت. سپس بار دیگر دست روی زخم گذاشت. چون پر از خون شد، آن را به سر و صورت و محاسنش کشید و فرمود: به خدا سوگند، اینگونه خونآلود خواهم بود تا جدم محمد را دیدار کنم و بگویم: ای رسول خدا، فلانی و فلانی مرا کشتند.
منبع خوارزمی مقتل الحسین علیه السلام جلد ۲ صفحه ۳۹
آوای محبت